این مصاحبه تاکنونweb counter بار تاکنون مورد بازدید قرار گرفته است.
web counter

پرسش و پاسخ  با پدر ( آقای محمود زارع )

    محمود زارع (مازندران,ساری,سوربن) این روزها با گسترش فعالیتهای فرقه های مختلف دینی در حوزه کشورهای باصطلاح اسلامی بخصوص فعالیت خشن گروه طالبان و القاعده و خرده فرقه های وابسته به آنها -  که حداقل این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که تمامی این فرقه های خشن و منحرف از مکتب ناب محمدی(ص) از حوزه مذهب تشیع و شیعیان , بیرون هستند – توجه زیادی معطوف به پیام آنها در دنیا شده است. آنچه که باز نمیتوان انکار کرد ایجاد نفرت عمومی از اسلامی است که همین فرقه های متعصب و خشن و بدکردار مانند طالبان و القاعده و سلفی ها و وهابیون باعث و بانی آن شده اند . متاسفانه بسهولت نمیتوان به مردم جای جای دنیا فهماند که اسلامی را که وهابیت مطرح و تبلیغ میکند درست باندازه تاریخ 1400 ساله خود اسلام از اسلام رحمت محمدی (ص) فرق و فاصله دارد. و اینجاست که هر فرد مسلمان احساس دین مینماید که به عموم مردم – نه آندسته از کسانیکه غرض و مرض دارند و نمیخواهند واقعیت و حقیقت را ارجی بنهند و در یک کلمه از خدا نمیترسند و متاسفانه همه مسلمانها را با یک چوب میراننذ – این پیام را برساند که اسلام هم داریم که دین رحمت است و اسلامی داریم که دین سمحه و سهله است و اسلامی داریم که دین اصیل و راستین آخرین پیامبر بزرگ خداوند تبارک و تعالی است و تبلیغ این اسلام از گلوی اهل بیت پاک و گرامی آن رسول مکرم و معظم از امیرمومنان علی (ع) تا مهدی موعود (عج) معرفی شده و میشود و همیشه در اقلیت و مظلومیت و در سرکوب واکثرهم لایعقلون .... بوده است که امیدواریم خداوند عزیز دعای مخلصین از منتظرین را اجابت فرماید تا آفتاب آن وجود نازنین که بقیه الله هست تابیدن آغاز کند و چهره پاک و صمیمی و گرد و غبار گرفته و یخ بسته  1400 ساله را زدوده و ذوب نماید تا زلال روان آیین لطف و مهر و عدل بر ذائقه بشریت در دام فتنه ها و آشوبهای فرقه ای را شیرین نماید. در همین ارتباط برای من که یک جوان جویای واقعیاتم فرصت و مجالی دم دستی بهتر از تجربیات و اطلاعات پدر محترمم فعلا پیدا نیست که گهگاهی گفتگویی کنم و خلاصه آنرا در این وبنوشت شخصی خویش باستحضار دیگران نیز برسانم تا اگر عقیدتی و اشاره و تکمله و نقدی را دارند بر آن بیفزایند تا انشاء الله بر اطلاعات هم بیافزاییم تا بلکه بلطف باری تعالی در چنین جد و جهدهایی بواقعیاتی چند دست پیدا نماییم.

فاطمه زارع ( مازندران . ساری . سوربن )

http://bahoo.blogfa.com

چرا سنی و چرا شیعه ؟!

سوال) در خصوص  نسبت تسنن و تشیع با اصل اسلام که پیامبر (ص) بانی آن بودند چه مسائلی را مطرح میدانید ؟ سوال من دقیقا این است که بابا یعنی مگر اسلام همانی نیست که خداوند بر پیامبر وحی نموده و ماموریت داده که معرفی نماید چرا پس فرقه هایی بنام سنی و شیعه و وهابی و ... داریم؟

پاسخ) دخترم این گونه از سوالات در جوانیهایم برای خود من هم مطرح بوده است و لذا نه تنها اشکالی ندارد که بپرسی و بررسی کنی بلکه لازم هم هست که در این خصوص جستجوی بیشتری داشته باشی و نسبت بدان حساس باشی چرا که به آینده و عاقبتت و سعادت و شقاوتت مربوط میشود. من هم فقط میتوانم دانسته ها و فهمیده های خویش را در حد توان اندکم برای تو وامثال تو بازگو نمایم و هنوزم که هنوزه مانند شما دارم روی این مسائل بیشتر و بیشتر تحقیق مینمایم و اصولا در راه تحقیق بمفهوم بحقیقت رسیدن نقطه سکون و ایستایی بنظر من وجود ندارد. اما در باره سوالی که مطرح کردی .

بنظر من تسنن و تشیع در واقع دو نوع  نگاه به یک واقعیت و حقیقت هست . که آن حقیقت و واقعیت همان اسلام است. مختصرا و ماهیتا میتوانم بگویم که تشیع نگاه علوی و باصطلاح امروزی ها, قرائت علوی از اسلام نبوی است . من باور دارم که برداشت علی (ع) و آل علی (ع) یعنی ائمه اطهار (س) که بنظر ما همان اهل بیت مورد سفارش رسول مکرم اسلام هستند ؛ برداشتی اصیل و مطابق اصل , از اسلام است . در واقع ما مشی ، مرام ، تفکر و نگاهی را که امامان معصوم ما از اسلام داشته , همان اسلام نبوی و همان اسلامی که پیامبر اسلام بانی ، موسس و آورنده آن بودند ؛ میدانیم !

اما تسنن لزوما بهمین نحوی که ما مطرح میکنیم نیست و بلکه نگاهی متفاوت با نگاهی را که عرض کردم از اسلام نبوی است . البته وقتی میگویم متفاوت لزوما بدین معنی نیست که پس متناقض هم هست . نه منظورم از تفاوت ، تناقض نیست بلکه در بسیاری از امهات و اصول اسلام و نیز شاخصهای جزیی تر از اسلام که شاید در ادامه برخواهم شمرد,  این دو دیدگاه وجوه مشترک زیادی دارند اما تفاوت دارند.

باز بنظر من که در تمام عمرم سعی کرده ام که صرفا مسلمان شناسنامه ای نباشم و در حد خود بررسییهایی داشته ام و فعلا بین من و خدایم برایم حجت میباشد ؛ برداشت علی و آل معظم آنها علیه السلام و الصلواتهم اجمعین ؛ برداشتی عادلانه تر ، عالمانه تر و عارفانه تر و در یک کلام واقعی تر – مطابق با واقع آنچه که پیامبر اعظم آورده است -  از اسلام هست . اگر دقت کرده باشید من در اینجا سه شاخص ( عدل ، عقل و علم ، عرفان ) را ذکر نموده ام که در واقع شاخصهای امامت هم از نگاه شیعه میتواند باشد . یعنی امام ، امام نیست مگر آنکه عادل ، عالم و عارف باشد .

... ادامه این پرسش و پاسخ را در پستهای بعدی انشاء الله با شما در میان خواهم گذاشت. اما تا آن موقع شما را به یک پرسش و پاسخ دیگری که با پدرم داشته ام و ناظر به حقیقت دینداری بوده است و بی ارتباط با بحثی که امروز باز کرده ایم نیست ارجاع میدهم که قعطعا بسیار میتواند راهگشا باشد. آدرس این مصاحبه تحت عنوان حقیقت دین داری که در سایتهای مختلف نیز منتشر شده است عبارتند از : ( چند آدرس ) : 

حتما دانلود کرده و مطالعه فرمایید بسیار کم حجم و مفید برای سنین ما میباشد و انشاء الله رهگشا:

http://www.irpdf.com/showyourbooks-113.html

http://www.bahoo.blogfa.com/post-93.aspx

یا این لینک که با موضوع : زندگی بی تناسب با فهم نام دارد :

http://www.4shared.com/document/qCMiLH4s/zendegi_bitanasobmzareir.html

http://ebook.veyq.ir/book/زندگی_بی_تناسب_با_فهم-12020

 


 

 به گردون می‌رسد فریاد یارب یاربم شب‌ها

به گردون می‌رسد فریاد یارب یاربم شب‌ها

چه شد یارب در این شب‌ها غم تاثیر یارب‌ها

به دل صدگونه مطلب سوی او رفتم ولی ماندم

ز بیم خوی او خاموش و در دل ماند مطلب‌ها

هزاران شکوه بر لب بود یاران را ز خوی تو

به شکرخنده آمد چون لبت، زد مهر بر لب‌ها

ندانی گر ز حال تشنگان شربت وصلت

ببین افتاده چون ماهی طپان بر خاک طالب‌ها

جدا از ماه رویت عاشقان از چشم تر هر شب

فرو ریزند کوکب تا فرو ریزند کوکب‌ها

چسان هاتف بجا ماند کسی را دین و دل جایی

که درس شوخی آموزند طفلان را به مکتب‌ها

                                                   هاتف اصفهانی در آبگینه ساری